وبلاگ :
انتظار
يادداشت :
پدردلسوز
نظرات :
0
خصوصي ،
21
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
حميدي
انتظار را ديدم که کوله باري بر پشت داشت و کم کم رهايم مي کرد .پرسيدمش تنهايم ياريم کن .گفت مي داني چسان پرواز کني ؟؟ گفتم مي دانم ولي بال پرواز ندارم . گفت ياران مهدي (عج)با بال دل پرواز مي کنند.زنگار شک و ترديد را بردار و بر بال ملک دلت پرواز کن .مدتي است دارم کوچکي بچه کبوتر را ياد مي گيرم مي پرم و کمي زمين مي خورم اما اميد پرواز دارم مهدي جان بالم بده و پروازچشم انتظارتم مولايم .
مطالب بسيار جالبي بود حتماَ بازم برمي گردم .به من هم سري بزن