گفتار آخر : ویژهگیهای آرمانی دولت جهانی حضرت ولیعصر عجل الله فرجه
در پنج گفتار گذشته که تحت عنوان "حکومت جهانی امام عصر و نظریهی جهانی شدن در عصر ما" تقدیم حضورتان گردید، مفهوم جهانىشدن یا جهانىسازى و برداشتهاى مختلف از آن تبیین گردید.
بیان شد که یکى از اصلىترین آموزههاى این پدیده، در حال حاضر جهانىسازى غربى یا آمریکایى است. سپس با تشریح پیامدهاى کلیت راهبرد مزبور، و ضمن عدم نفى پیامدهاى مثبت آن، تبعات منفى و ویرانگر جهانىسازى غربى نیز بیان شد. روشن گردید در بطن این آموزه چه در حوزه نظرى و چه در حوزه عملى، سلطه گرى، هژمونىطلبى، استکبارورزى، استثمار و امپریالیسم نهفته است و این گونه جهانىسازى به دلیل ماهیت تعرضى و استکبارى و انحصارطلبانه خویش؛ فرایندى مادى، یکسویه، مصنوعى و غیرجهانشمول و سکولار است که هدفى جز یکپارچه سازى جهانى و ادغام آن در بازار مشترک جهانى به رهبرى دنیاى سرمایهدارى و سردمدارى آمریکا را دنبال نمىکند.
بازار سودگرایانه و سود محورانه مادى که همه مؤلّفههاى حیات اجتماعى از اقتصاد و سیاست تا فرهنگ را به زبان منفعتطلبى و استکبارورزى و سلطه بىچون و چراى تمدن غرب و استیلاى بیشتر آنها علیه سایر کشورها و فرهنگها را ترجمه مىکند و مدعى جامعه جهانى تکقطبى سرمایه سالارانه و میلیتاریستى است.
و مىتوان آن را یک پروژه تحمیلى و یک طرح مهندسى اجتماعى در سطح کلان سیستمى دانست که تلاش مىنماید ایدئولوژىهاى غربى را با تکیه بر بنیادهاى نئولیبرالیستى و سرمایهدارى به کل جامعه بشرى تحمیل کند و از این طریق در صدد فراگیرکردن شیوه زندگى آمریکایى و غربىکردن انسانها و ترویج فرهنگ مصرف و اصالت سود و سرمایه است. و نابودى سنن و فرهنگهاى محلى، و امحاء ادیان رقیب، نابودى محیط زیست و وابستگى مستمر کشورهاى ضعیف به کشورهاى غربى را دنبال مىکند و به دروغ سعى دارد نظام فکرى و اجرایى لیبرال دموکراسى را به عنوان الگوى تکاملى مشترک براى کل جوامع انسانى معرفى و دیکته کند. در حالى که در عمل ناکارآمدى این ایده چه در سپهر اندیشه و چه در حوزه عمل و اجرا ثابت شده و بحرانهاى فعلى گریبانگیر رژیمهاى غربى، مؤید این مدعا است.
از سویى در این مقاله، به جهانشمولى تعالیم عالیه اسلام و سزاوارى آموزه جهانىسازى مهدوى براى ارائه الگویى جهانشمول، فراگیر، امیدزا و تحرکآفرین جهت تکامل جامعه بشرى و نجات آن از ورطهها و حرمانها و تنگناهاى موجود، به گونهاى مستدل اشاره گردید. به اذعان مستدلات پژوهش، آموزه جهانىسازى مهدوى مىتواند ترجمان بخش مثبت فرایند جهانىشدن فعلى باشد.
یعنى با استفاده از عرصههاى مختلف فنآورى و سایر مواهب خداداد در عصر ظهور، مانند پلى تمام دنیا و شهروندان آن را متحد کرده و محرومیتهاى علمى، اقتصادى، سیاسى، اجتماعى و فرهنگى را از بین ببرد. هنجارهاى پسندیده دینى، اخلاقى و انسانى را بر جهان حکمفرما کند و نوعى وحدت بهینه، مثبت و متکامل را میان بشریت ایجاد نماید. دولت جهانى مهدوى با زعامت آخرین معصوم الهى، مىتواند خاتمیت دین و رسالت جهانشمول نبوى را تکمیل و معنا بخشد.
مردم دنیا را هم پیکر نموده تا همانند یک اندامواره و با تبعیت از تعالیم عالیه و نوسازى شده اسلامى، در فکر صلاح و اصلاح یکدیگر برآمده و در سنگرى واحد علیه تمام عوامل مخل تکامل بشرى و پلشتىهاى گیتى مبارزه نمایند و با رخت بربستن هوا و هوسهاى شیطانى به عبودیت و خلوص در پرستش الهى واصل گردند. بدیهى است این امر تنها در پرتو حکومت جهانى مهدوى و تشخیص ویژه آن به شاخصههایى از جمله موارد زیر میسر است.
1 - حاکمیت جهان شمول اسلام و برچیدگى شرک و اختلافات بشرى.
2 - حاکمیت مطلق عدالت و دادورزى.
3 - برقرارى امنیت و آرامش همه جانبه.
4 - رفاه و رشد پایدار اقتصادى، استغناى عمومى و رفع فقر.
5 - رشد و ترقى علوم و فنون و شکوفایى و کمال عقلانیّت بشرى.
6 - تکیه بر استدلال و اقناع و کسب مقبولیت و رضایت عمومى.
7 - گفتمان واقعى و احتجاج با سایر ادیان.
8 - حفظ و ارتقاء کرامت انسانى و حقوق بشردوستانه.
9 - نفى قومیتمدارى و نژادپرستى.
10 - حکومت شبه فدرالى و احترام به سایر ملل.
11 - نوسازى و احیاء دینى بر مبناى مقتضیات جدید.
12 - تحول شگرف در حوزهها و فضاهاى ارتباطى و رسانهاى.
13 - رعایت آرمانى حقوق محیط زیست و جانداران.
واضح است دولت جهانى مهدوى با این ویژگىهاى آرمانى خواهد توانست طرح آرمانى جهانىسازى دولت کریمه اهلبیت و حیات طیبه موعود قرآن را در فراخناى گیتى محقق نماید.
دکتر بهرام اخوان کاظمى
دبیرخانه دائمى اجلاس حضرت مهد