در قسمت قبل گفتیم که: شاید در اذهان بسیاری از مردم این پرسش مطرح باشد که امام مهدی، علیهالسلام، چگونه حکومتخواهد کرد و نظام سیاسی - اداری که او برپا میکند چه ویژگیهایی خواهد داشت؟
در پاسخ این پرسش باید گفت که ویژگیهای حکومت مهدوی همان ویژگیهای حکومت علوی است; با این تفاوت که حکومت علوی تنها در گسترهای محدود از کره خاک و در مدت زمانی ناچیز برقرار شد و آن حضرت هم به دلیل درگیری در جنگهای داخلی، نتوانستبه همه آنچه که در نظر داشت جامه عمل پوشد; اما امام مهدی، علیهالسلام، با پیش گرفتن سیره جدش امیرالمؤمنان، علی، علیهالسلام، جهان را تا آستانه برپایی قیامت از عدالت پر میسازد و به همه اهداف خود دست مییابد.
در آنچه گذشت ویژگیهایی را که در دیدگاه امام علی، علیهالسلام، باید در یک مدیر شایسته وجود داشته باشد، بررسی شد و اکنون به دیگر اقدامات اجرایی و حکومتی آن حضرت اشاره میکنیم:
در پاسخ این پرسش باید گفت که ویژگیهای حکومت مهدوی همان ویژگیهای حکومت علوی است; با این تفاوت که حکومت علوی تنها در گسترهای محدود از کره خاک و در مدت زمانی ناچیز برقرار شد و آن حضرت هم به دلیل درگیری در جنگهای داخلی، نتوانستبه همه آنچه که در نظر داشت جامه عمل پوشد; اما امام مهدی، علیهالسلام، با پیش گرفتن سیره جدش امیرالمؤمنان، علی، علیهالسلام، جهان را تا آستانه برپایی قیامت از عدالت پر میسازد و به همه اهداف خود دست مییابد.
در این مقاله شما خواهید دید که آن حضرت نظارت دقیقی به کارگزاران خود داشتند و اقدامات متعددی را برای حفظ آنها از لغزش و اشتباه معمول میداشتند. که در مجموع میتوان این اقدامات را به دو دسته اقدامات فکری و فرهنگی و اقدامات اجرایی و حکومتی تقسیم کرد. از جمله مهترین اقدامات اجرایی و حکومتی آن حضرت انتخاب اصلح برای مدیریتبود.
در پی ابتدا ویژگیهایی را که در دیدگاه امام علی، علیهالسلام، باید در یک مدیر شایسته وجود داشته باشد، بررسی کرده و در ادامه به دیگر اقدامات اجرایی و حکومتی آن حضرت اشاره میکنیم:
از دیدگاه امام علی، علیهالسلام، یک مدیر شایسته باید ویژگیهایی داشته باشد که برخی از آنها عبارتند از:
گفتار آخر : ویژهگیهای آرمانی دولت جهانی حضرت ولیعصر عجل الله فرجه
در پنج گفتار گذشته که تحت عنوان "حکومت جهانی امام عصر و نظریهی جهانی شدن در عصر ما" تقدیم حضورتان گردید، مفهوم جهانىشدن یا جهانىسازى و برداشتهاى مختلف از آن تبیین گردید.
بیان شد که یکى از اصلىترین آموزههاى این پدیده، در حال حاضر جهانىسازى غربى یا آمریکایى است. سپس با تشریح پیامدهاى کلیت راهبرد مزبور، و ضمن عدم نفى پیامدهاى مثبت آن، تبعات منفى و ویرانگر جهانىسازى غربى نیز بیان شد. روشن گردید در بطن این آموزه چه در حوزه نظرى و چه در حوزه عملى، سلطه گرى، هژمونىطلبى، استکبارورزى، استثمار و امپریالیسم نهفته است و این گونه جهانىسازى به دلیل ماهیت تعرضى و استکبارى و انحصارطلبانه خویش؛ فرایندى مادى، یکسویه، مصنوعى و غیرجهانشمول و سکولار است که هدفى جز یکپارچه سازى جهانى و ادغام آن در بازار مشترک جهانى به رهبرى دنیاى سرمایهدارى و سردمدارى آمریکا را دنبال نمىکند.
بازار سودگرایانه و سود محورانه مادى که همه مؤلّفههاى حیات اجتماعى از اقتصاد و سیاست تا فرهنگ را به زبان منفعتطلبى و استکبارورزى و سلطه بىچون و چراى تمدن غرب و استیلاى بیشتر آنها علیه سایر کشورها و فرهنگها را ترجمه مىکند و مدعى جامعه جهانى تکقطبى سرمایه سالارانه و میلیتاریستى است.
... اسلام دینى است با اصول و آرمانهاى جهانى، و از همان ابتداى ظهور خویش به دنبال ایجاد حیات طیبه در سطح عالم و براى کلیه اَبناى بشرى بوده، بدیهى است بنا به معتقدات اسلامى و شیعى، جهانىشدن اسلامى و حیات طیبه جهانى در آخرالزمان و در عصر و دولت مهدى موعود تحقق قطعى خواهد یافت. چنین جهانىشدنى با هیچ پروژه و یا طرح جهانىسازى فعلى نه از حیث نظرى و نه عملى و نه از حیث شمولیت و فراگیرى و مقیاسهاى موجود قابل مقایسه و اندازهگیرى نیست، و فقط شناخت مقدماتى آن از راه احادیث وارده ممکن است. به همین جهت قصد بر این شد که در ادامه سخن، پارهاى از ویژگىهاى دولت کریمه حضرت مهدى و حکومت جهانى سرشار از حیات طیبه وى - آنهم نه از باب حصر بلکه از باب احصاء و اشاره - مرور و بازیابى گردد که 9 عنوان از آن در شمارهی قبل گذشت و اکنون 4 مورد دیگر نیز در این نوشتار عرضه میگردد:
• رشد و ترقى علوم و فنون و شکوفایى و کمال عقلانیت بشرى
• تکیه بر استدلال و اقناع و کسب مقبولیت و رضایت عمومى
• گفتمان واقعى و احتجاج با سایر ادیان
• حفظ و ارتقاء کرامت انسانى و حقوق بشر دوستانه
... اسلام دینى است با اصول و آرمانهاى جهانى، و از همان ابتداى ظهور خویش به دنبال ایجاد حیات طیبه در سطح عالم و براى کلیه اَبناى بشرى بوده، بدیهى است بنا به معتقدات اسلامى و شیعى، جهانىشدن اسلامى و حیات طیبه جهانى در آخرالزمان و در عصر و دولت مهدى موعود تحقق قطعى خواهد یافت. چنین جهانىشدنى با هیچ پروژه و یا طرح جهانىسازى فعلى نه از حیث نظرى و نه عملى و نه از حیث شمولیت و فراگیرى و مقیاسهاى موجود قابل مقایسه و اندازهگیرى نیست، و فقط شناخت مقدماتى آن از راه احادیث وارده ممکن است. به همین جهت قصد بر این شد که در ادامه سخن، پارهاى از ویژگىهاى دولت کریمه حضرت مهدى و حکومت جهانى سرشار از حیات طیبه وى - آنهم نه از باب حصر بلکه از باب احصاء و اشاره - مرور و بازیابى گردد که چهار عنوان از آن در شمارهی قبل گذشت و اکنون پنج مورد دیگر نیز در این نوشتار عرضه میگردد:
همانطور که بیان شد اسلام دینى است با اصول و آرمانهاى جهانى، و از همان ابتداى ظهور خویش به دنبال ایجاد حیات طیبه در سطح عالم و براى کلیه اَبناى بشرى بوده، بدیهى است بنا به معتقدات اسلامى و شیعى، جهانىشدن اسلامى و حیات طیبه جهانى در آخرالزمان و در عصر و دولت مهدى موعود تحقق قطعى خواهد یافت. چنین جهانىشدنى با هیچ پروژه و یا طرح جهانىسازى فعلى نه از حیث نظرى و نه عملى و نه از حیث شمولیت و فراگیرى و مقیاسهاى موجود قابل مقایسه و اندازهگیرى نیست، و فقط شناخت مقدماتى آن از راه احادیث وارده ممکن است. به همین جهت قصد بر این است که در ادامه سخن، پارهاى از ویژگىهاى دولت کریمه حضرت مهدى و حکومت جهانى سرشار از حیات طیبه وى - آنهم نه از باب حصر بلکه از باب احصاء و اشاره - مرور و بازیابى گردد:
1 - حاکمیت جهانشمول اسلام و برچیدگى شرک و اختلافات بشرى:
در نظریههاى جهانىشدن غربى که زیر بناى بسیارى از آنها مکتب لیبرال دموکراسى است؛ با اعتقاد به نسبیت اخلاقى و ارزشى، اِعمال اصل تساهل و روادارى افراطى نسبت به کلیه عقاید و ادیان جزء ادعاهاى اصلى است و موضع حکومت بر مبناى لائیسم نسبت به دیانت و مذهب خنثى مىباشد و از منظر آنها حمایت و جانبدارى از یک مذهب به معناى دخالت در آزادىهاى فردى و مخدوش نمودن آزادى عقیده و ابراز عقاید است. این درحالى است که سکولاریسم یا عرفى شدن و دنیاپرستى و اصالت امور دنیوى در سرلوحه جهانىسازى لیبرال دموکراسى است.
گفتار دوم: جهانگرایى و جهان شمولى اسلام
ریشههاى جهانشمولى دین اسلام در مبتنى بودن آن بر فطرت، انعطافپذیر بودن آموزههاى آن و حرکت و تطابق اجتهاد آن بر مبناى مقتضیات زمان و مکان نهفته است. باید اذعان نمود که اسلام و دستورهاى آن با فطرت انسانى که همان بُعد ثابت حیات انسانى است؛ هماهنگ است و به همین خاطر اسلام دین جامع و فراگیر بوده و مىتواند جهانشمول گردد. از سویى عناصر جهانىشدن نیز در مذهب تشیع به وفور دیده مىشود. از جمله شیعه بیشترین ملازمت را در بین مذاهب با خردورزى دارد. لذا این عناصر را مىتوان در عقلانیت، اجتهاد، عدالت، مهدویت و فرازمانى و فرامکانى بودن پیام تشیع ملاحظه نمود و تمام این عناصر مورد تاکید و تصریح تشیع مىباشد.
• چکیده
• مقدمه
• گفتار اول: مفهوم جهانىشدن و برداشتهاى مختلف از آن
o مفهوم جهانىشدن یا جهانىسازى
o برداشتهاى مختلف از جهانىشدن
o ابعاد و دستاوردهاى منفى جهانىسازى غربى
این مقاله با تبیین مفهوم و برداشتهاى مختلف از پدیده روز افزون جهانىشدن یا جهانىسازى به مقایسه دو آموزه "جهانىسازى مهدوى" با "جهانى سازى غربى" پرداخته و با تشریح ویژگى و شاخصهها و تبعات هر یک - بویژه در آموزه دولت جهانى مهدى - برترى الگوى آرمانى جهانىسازى مهدوى براى نجات بشریت و حیاتِ هستى را به شیوه مستدل و طى سه گفتار نمایان مىسازد و آموزه جهانىسازى غربى یا آمریکایى را به دلیل ماهیت مادى، یک طرفه، سلطه گرانه، استکبارى و امپریالیستى مردود مىشمارد و آن را نفى مىکند.